targets with arrows

در این پست میخواهم در مورد یک نکته ظریف اما مهم در بحث برنامه ریزی صحبت کنم.رعایت این نکته در هدف گذاری های روزانه و هفتگی کمک میکند تا خیلی بهتر نتیجه بگیریم و با ذهن آرام تری کار کنیم!

 

 تغییر دیدگاه

این نکته یک تغییر کوچک در دیدگاه است.زمانی که میخواهیم برای خودمان برنامه ریزی و هدف گذاری کنیم خیلی بهتر است که اهداف را بر اساس عملکرد تعیین کنیم، به جای این که روی نتیجه متمرکز باشیم.

مثالی میزنم که موضوع روشن تر شود.مثلا این که "در این هفته 10 تا ورودی بگیرم" هدف گذاری خوبی نیست.چون در این هدف گذاری نتیجه گرا هستیم.

نکته این است که در زمان هدف گذاری بهتر است روی چیزهایی که به طور کامل تحت کنترل ما هستند تمرکز کنیم، که آن هم چیزی نیست جز عملکردها.درست است که "نتیجه" آن چیزی است که ما نهایتا میخواهیم، اما حاصل شدن آن در یک بازه زمانی مشخص به طور 100% به ما باز نمیگردد.

در مثالی که زدم، درست است که ما برای دعوت از روش های اصولی پیروی میکنیم، اما نهایتا نظر طرف مقابل هم در نتیجه مورد نظر ما دخیل است.پس خیلی بهتر است که روی عملکردها تمرکز کنیم.چون به انجام رساندن آنها به طور کامل دست خود ما است.

مثلا این که "امروز با 5 نفر جدید صحبت کنم و آنها را به کار دعوت کنم" هدف گذاری خوبی است.چون انجام این کار کاملا به خود ما برمیگردد.آیا ما میتوانیم با 5 نفر ارتباط برقرار کنیم و در مورد فرصت پیشنهادی خودمان با آنها صحبت کنیم؟ بله، چرا که نه.حالا این که آنها دعوتمان را قبول کنند یا نکنند به خودشان بازمیگردد ولی ما میتوانیم دعوت خودمان را انجام دهیم.

 

نتیجه گیری بهتر!

این طور هدف گذاری، خیلی به نتیجه گرفتن کمک میکند.اگر بخواهیم بر اساس نتیجه هدف گذاری کنیم، در صورتی که نتوانیم به آن نتیجه دست پیدا کنیم، اسباب ناامیدی و دلسردی را برای خودمان ایجاد کرده ایم. در مثال ورودی گرفتن، زمان هایی پیش می آید که با هر کسی که صحبت میکنیم، جواب مثبت دریافت نمیکنیم و اصلا نمیتوانیم نتیجه ای بگیریم.خب اگر ما هدفمان را بر اساس نتیجه تنظیم کرده باشیم قطعا از نتیجه ای که گرفتیم راضی نیستیم و هر چه قدر جلوتر میرویم فقط دلسرد و دلسردتر میشویم.ولی اگر بر اساس عملکرد برنامه ریزی کنیم هیچ موقع این حالت پیش نمی آید.همان طور که قبلا گفتم، این که با افراد جدیدی صحبت کنیم کاملا به خود ما بازمیگررد و تحت هر شرایطی میتوان به این هدف رسید.

یک قاعده کلی وجود دارد که پیروی از آن در تمام زمینه ها به ما کمک میکند.و آن هم این است که:

 

چیزهایی که میتوانیم کنترل کنیم را باید به بهترین شکل ممکن کنترل کنیم و در مورد چیزهایی که نمیتوانیم کنترل کنیم، اصلا نباید به آنها فکر کنیم

 

پس هدف گذاری بر اساس عملکرد خیلی بهتر از هدف گذاری بر اساس نتیجه است.این تغییر دیدگاه خیلی موثر است و کمک میکند تا با ذهنی آرام به کار کردن ادامه دهیم. و نهایتا انجام دادن آن کارها به طور مستمر، نتیجه هایی که میخواهیم را به ما میدهد.

وقتی هم که کارها و فعالیت هایی که برایشان برنامه ریزی کردیم را انجام میدهیم، باید خوشحال باشیم (جدا از این که به نتیجه رسیده اند یا نه) چون توانسته ایم به اهدافی که برای خود تعیین کرده بودیم، برسیم.

 

مطلب مرتبط: ذهنیت لازم برای موفقیت در بازاریابی شبکه ای

 

دیدگاه‌ها  

# امیرحسین 1396-11-18 23:02
ممنون از راهنمایی
درود بر شما
بازم ممنون
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# علیرضا ماستری 1397-06-05 16:13
خواهش میکنم
خوشحالم که مفید بوده برای شما
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# سیدامیرحسین احمدی 1397-05-29 06:54
ممنونم
جالب و مفيد بود
سپاس
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# علیرضا ماستری 1397-06-05 16:15
خواهش میکنم
موفق باشید
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
# زهرا اعتباری 1399-12-17 10:14
بسسیار عالی ممنون از راهنمائی..نتیجه گرفتم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید